آيين دوست يابی در اسلام

مقدمه

چون دوستی يکی از عوامل پيشرفت و شکوفايی انسان وهم چنين يکی از عوامل گمراهی و ذلت و خواری انسان است در مباحث اسلامی و روانشناسی و تربيتی بسيار مهم محسوب می شود. يکی از بزرگان در اين باره می گويد :

«جوانی را ديدم که کافر در دين شده و اعتياد او را بلعيده و در گوشه خيابانی نشسته است. از او پرسيدم چه کسی اين بلا را به سر تو آورده ، گفت : دوست ، گفتم : لعنت خداوند بر اين دوست ، جوانی را نيز ديدم در مسجد که مشغول به دعا و متمسک به درگاه حق تعالی شده است ، در چهره اش که نگريستم ديدم همان جوان لاابالی و خوش گذران و قمه کشی است که يک محله از او آزرده خاطر بودند ، از او پرسيدم چه کسی تو را به اين جا آورده است و اين کارها را به تو ياد داده است ، گفت : دوست ، گفتم : درود خداوند بر اين دوست باد.» با توجه به سخن اين بزرگوار به اهميت دوست پی برده که در زندگی و تربيت انسان چقدر مؤثر می باشد. آورده اند که :

در زمان امام باقر عليه السلام جوانی بود که هر روز نزد ايشان می آمد و ايشان را ديدار کرده و می گفت : اگر روزی امام که محبوب من است را نبينم جان می دهم. گذشت و بعد از مدتی سه روز متوالی مريض شد و از دوری امام مرد. وقتی امام برای خواندن نماز بر بالين او آمد او را صدا زد ، جوان مرده دوباره زنده شد و گفت : در صحرای محشر مرا می بردند که ناگهان صدا زدند ، او را برگردانيد تا که بتواند جواب مولای خويش را بدهد. دوستی آن قدر در دين مبين اسلام ارزش و اهميت دارد که امام صادق عليه السلام در اين باره می فرمايند : دوستی برادران مؤمن ، جزئی از دين می باشد و شخص عاقل مراقب دين خود است.

با توجه به مطالب بيان شده می توان فهميد که دوست هم می تواند انسان را به خداپرستی و دين داری برساند و هم می تواند آن چنان او را گمراه کند که شاعر می فرمايد :

دوستی با هر که کردم خصم مادرزاد شد                آشيان با هر که کردم لانه صياد شد

دوستی با هر که کردم سينه ی نيرنگ  گرفت                 ظاهرش مهر و محبت باطنش صد رنگ شد

از طرف ديگر دين اسلام دينی است معتقد به اين مطلب که انسان در قبال سرنوشت جامعه خويش مسئول است ، و به همين منظور می باشد که امر به معروف و نهی از منکر در دين مبين اسلام واجب است.

از اين رو اين بنده حقير سعی نمودم با نوشتن مقاله ای ، در حد خود ، اين وظيفه را به انجام رسانده و با استفاده از آيات و روايات مطالبی را در باب دوست يابی بيان و به اثبات برسانم.

تقديم به ساحت مقدس ولی عصر آقا امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشريف )

حد و حدود دوستی

درباب حدود دوستی همين بس که امام صادق عليه السلام می فرمايند : دوستی حد و حدودی دارد که عبارتند از:

1- ظاهر و باطن رفيقت بايد نسبت به تو يکسان باشد.

2- زيبايی و آبروی تو را جمال خود بداند و نا زيبايی و بی آبرويی تو را زشتی خود بداند.

3- دست يافتن به مال و مقام باعث نشود که روش او در رفاقت با تو تغيير يابد.

4- در رفاقت از هر آن چه که مال اوست از تو مضايقه نکند.

5- تو را در مواقع سختی و مصائب رها و ترک نکند.

انواع دوستی و رفاقت

امام صادق عليه السلام می فرمايد :

رفقای صميمی سه دسته اند :

1) برخی مانند لوازم ضروری زندگی هستند که انسان بدون هيچ چون و چرايی به آن ها نيازمند است و بدون آن ها نمی تواند به زندگی خود ادامه دهد. که اين رفقا همان رفقا و دوستان عاقل می باشند.

2)برخی مانند يک بيماری برای فرد هستند که انسان بايد از آن ها دوری جسته وگرنه از راه اصلی ( دين ) گمراه می شود ، چه رسد که اين بيماری ها کشنده باشند و باعث مرگ انسان شوند. که اين رفقا ، رفقا و دوستان احمق هستند. کسانی که در برخی از موارد عليرغم علاقه و محبت به دوست خود از روی کم خردی و يا بی عقلی باعث مرگ و نابودی او می شوند.

3)برخی مانند دارو هستند و انسان برای شفا يافتن به آن ها نيازمند است. مانند رفيقان روشن فکر و بسيار عاقل که در مواقعی دست دوست خود را گرفته و او را نجات می دهند.

معيار دوستی و دشمنی

برای انتخاب دوست بايد مد نظر داشته باشيم که محور حب و بغض بايد خدا باشد. يعنی انسان (مسلمان ) بايد با کسانی که مورد محبت خداوند قرار گرفته اند مهر و محبت ورزيده و ايجاد رابطه کند و در مقابل باکسانی که مورد بغض و کينه خداوند قرار گرفته اند نه تنها مهر محبت نورزد بلکه او را دشمن خود بداند. و اين همان معنای تولی و تبری می باشد. و چون پيامبر اکرم صل الله عليه و آله و اهل بيت ايشان عليهم السلام که جانشينان خداوند در روي زمين اند. محور حب خدا و دشمنان معاندان اين بزرگواران محور بغض خدا اند.

به عنوان مثال دوست داشتن امام حسين عليه اسلام و عاشقان ايشان نيکوست چون محبوب خداوند هستند و دشمنی با کسانی که دشمن امام حسين عليه اسلام اند ( چه به ظاهر و چه به باطن) واجب است چون مغبوض خداوند هستند.

به همين خاطر است که از قبل فرمودند :

با کسی دوست شو که نگاه کردن به او تو رابه ياد خدا بيندازد و سخن گفتنش ، دانشت را و کردارش رغبتت را به آخرت بيفزايد.

نياز به دوستی

دوستی در اصل يک رابطه معنوی است که ميان دو يا چند شخص ايجاد می شود و بر اساس فطرت انسانی ( که فطرت انسان اجتماعی ست ) می باشد.

و در اين رابطه افراد خواستار آن اند که نياز های اجتماعی ، فردی ، دنيوی و اخروی خود را رفع نمايند.

و با توجه به اين مسئله می توان گفت دوستی دو نوع است :

1) دوستی حقيقی : که همدلی و همکاری ست برای کسب سعادت دنيا و آخرت. که دو طرف خواستار آن هستند که با ايجاد رابطه سعادت دنيا و آخرت خود را تأمين نمايند.

2) دوستی مجازی : که بر خواسته از تمايلات و هواهای نفسانی است يعنی دو طرف اين رابطه (دوستی ) يا يک طرف آن خواستار آنند که به کمک اين رابطه به تمايلات و هوی ها و خواسته های نفسانی خويش پاسخ دهند.

در نتيجه می توان گفت : دوستی عاملی است برای سعادت و گمراهی انسان.

ويژگی های دوست خوب از نظر اسلام

1) ايمان

يکی از مهمترين ويژگی های دوست مناسب اين است که به اصول دينی يعنی توحيد و عدل و نبوت و امامت و به روز قيامت ايمان داشته باشد.

که با توجه به دقت در رفتار دوست می توان به اين مسئله پی برد . از جمله اينکه آيا نماز می خواند؟آيا نمازش را به موقع می خواند؟ آيا روزه می گيرد؟ آيا به پدر و مادرش احترام می گذارد ؟ و از جمله اين موارد که به طور کلی می توان گفت اگر انسان دستورات خداوند را انجام دهد يعنی نسبت به محارم خداوند ورع و دوری داشته باشد و حلال خدا را انجام دهد ايمان دارد.

2) عقل

ديگر ويژگی دوست مناسب و خوب اين است که عاقل باشد عقل يعنی تشخيص حقيقت و راه عبادت. حقيقتاً اگر انسان دارای دوست عاقل باشد ثمره و ميوه ی عقل دوستش به او نيز خواهد رسيد و تشخيص حقيقت  و راه عبادت بی نصيب نخواهد ماند .

راه شناسايی دوست عاقل از دوست بی عقل موقع شناسی و موقع نشناسی افراد است .  يعنی توجه به اين سخن که هر سخن جايی و هر نکته مکانی دارد .

و اگر دوست انسان در امور موقع شناس باشد ، عاقل نيز می باشد .

3) حريص نبودن به دنيا

عزيزان و دوستان من ، حريص نبودن به دنيا به اين معناست که انسان ، دنيا را هدف خود قرار ندهد و تمامی هم و غم او رسيدن به دنيا نباشد . در حالی که دنيا وسيله ای برای دستيابی هدف والاتر که همان آخرت می باشد دنيا وسيله ای برای رسيدن  به آخرت ( هدف والا ) می باشد و خود نمی تواند هدف والای انسان قرار بگيرد و به همين سبب است که بزرگواری می فرمايد : دنيايی که در آن فکر و انديشه نباشد و هدف والايی از آن تعقيب نشود ، خيری ندارد.

4) اعتدال و ميانه روی

اعتدال و ميانه روی يعنی دوری از افراط و تفريط . اگر دارای دوستی هستيد که در امور خود اعتدال ندارد (به عنوان مثال در دوستی با شما زياده روی يا کم روی دارد ) دوستی با او درست نمی باشد .

پيامبر اسلام( ص ) در اين زمينه می فرمايد :

دوستت را در حد اعتدال دوست بدار چرا که ممکن است روزی دشمنت شود نيز دشمنت را در حد اعتدال دشمن بدار چرا که ممکن است روزی دوستت شود .

5) آئينه بودن

پيامبر اکرم (صل الله عليه و اله وسلم  ) می فرمايند : المؤمن مرآه المؤمن ( مومن آينه مومن است )

يعنی دوست تو و برادر ( دينی ) تو کسی است که کم و کاسته های تو را به تو ياد آوری کند . ولی عزيزان ، کسی می تواند رفتاری آئينه گونه داشته باشد که خود همچون آئينه صاف و زلال و بدون گناه و خورده شيشه باشد .

6 ) ادب

امام علی عليه السلام  می فرمايند :

«انَ رسول الله صل الله عليه و اله وسلم  أدَّبهُ اللهُ و هوادَبَّی و اُؤَدِّبُ المؤمنين وارشا الادب المکربين »

با توجه به اين حديث می توان فهميد که ادب در سايه پيروی از دستورات اسلام حاصل ميشود .

ولی بايد توجه داشت که چاپلوسی وتملق ادب نيستند.

پيش از اين در شماره 2 (از ويژگی های دوست خوب ) اشاره شد که يکی از ويژگی های دوست خوب ، عقل است و قابل ذکر است که  يکی از نشانه ها عقل و يکی ديگر از ويژگی ها ی مهم دوست خوب ادب است .

7)اخلاق نيکو

دوست خوب آن است که اخلاق نيکو داشته باشد.

امام علی (عليه السلام) می فرمايند :

من درشگفتم از کسانی که اشياء و بردگان را با مال خويش می خرند ولی افراد آزاده واشخاص را نمی خرند .

پرسيدند: يا علی (ع ) چگونه می شود آزادگان را خريد ؟

ايشان فرمود: با نيکی و خوش رفتاری

و در جايی ديگر می فرمايند :اکثر مايدخُل الجنه بتقوی الله و حسن الخلق

بيشترکسانی که داخل بهشت می گردند افرادی هستند دارای تقوی و حسن خلق بوده اند.

پيامبر اکرم  صل الله عليه و اله وسلم  می فرمايند :

ارزش بشر به 5 چيز است :      1) دين      2) عقل     3) حيا      4) حسن خلق      5) ادب

و با توجه به اين سه حديث شريف می توان فهميد که راه نفوذ در دل ها و راه ورود به بهشت و ارزش بشر ، حسن خلق و رفتار نيکو است .

و نکته قابل ذکر و تأمل اين است که اگر ما در جامعه دارای حسن خلق باشيم ( مخصوصاً درمجالس و مراسم هايی چون ميلاد ائمه و شهادت های ايشان ) تمامی عالم را به سمت شيعه و اسلام جذب خواهيم نمود ولی متأسفانه در بسياری ازموارد به اين مهم رسيدگی نمی شود که جای تأسف و خود خوری دارد و اين همان مسئله ای بود که پيامبر اسلام صل الله عليه و آله به آن توجه ويژه ای داشتند. ايشان با خوش رفتاری ابتدا انسانها و حتی دشمنان خود را جذب نموده و سپس درباره ی اسلام با آنها سخن می گفتند و آنها را هدايت می نمودند. پس چرا ماکه ادعای شيعه و اسلام داريم اينگونه نيستيم؟

8) آزمايش

عزيزان و دوستان من ، بايد به اين نکته توجه نمود که گوهر و ذات انسان ها در وقت آزمايش و امتحان آن ها آشکار می شود.

امام صادق عليه السلام می فرمايند :

دوست خود را در سه وقت آزمايش کنيد :

1)  در وقت نماز

2)  در مخفی نگه داشتن اسرار ما از دشمن ما.

3)  سهيم کردن يا عدم سهيم کردن برادران خود در مال خود .

و در جايی ديگر نيز فرموده اند :

کسی که سه بار از دست تو خشمگين شود ولی درباره تو چيزی نگويد ، شايسته رفاقت است.

و بايد توجه داشته باشيم که آزمايش قبل از رفاقت ، موجب دوام رفاقت خواهد شد.

حقوق دوستان در اسلام

1 ) حق در مال

افراد در مال دوست خود حقی دارند که همان مشارکت دو دوست در مال يکديگر است و مشارکت در مال و دارايی 3 مرحله است :

1-  در حدی که نياز دوست را تأمين کند.

2-  در حدی که دوست را با خود مساوی بداند.

3-  در حدی که دوست را برتر از خود بداند.

2 ) حق در نفس

حق در نفس برآورده کردن حاجات  برادر و دوست مؤمن می باشد و برتر از آن اين است که قبل از درخواست دوست حاجت او را برآورده نماييم.

طبق روايات پاداش اين عمل هم چون سعی و صفا است و انجام ندادن اين کار برای برادر و دوست مؤمن خود در حالی که قادر به انجام آن باشيم دارای عقوبت است که امام صادق عليه السلام می فرمايند : در قبر او ( کسی که قادر به انجام اين کار بوده ولی آن را انجام نداده ) همچو حيوانی ظاهر می شود که انگشتان او را می گزد.

و می توان گفت يکی از دلايل لازم بودن اين کار اين است که همکاری در جامعه ی اسلامی ترويج يافته و هم چنين باعث می شود شادی ها و غم ها ميان مسلمانان به طور مساوی تقسيم گردد.

3 ) سکوت و سخن

حق ديگر به موقع سخن گفتن ( و قولو قولاً سديداً (سوره احزاب آيه 17 ) ) و بر موقع سکوت کردن ( و اجتنبوا قول الزور (سوره حج آيه 130 )) می باشد.

اما در چه مواردی بايد سکوت کرد ؟ انسان بايد از ذکر عيوب دوست خود ( در غياب او و در مقابل ديگران ) خودداری نمايد. زيرا حتی ممکن است اين سخن او غيبت به شمار آيد و بايد توجه داشت که پيامبر صل الله عليه و آله فرمودند :« الغيبه اشد من الزنا » ديگر مورد سکوت ، سکوت از بخس و تفتيش است که باعث از بين رفتن رفاقت می شود.

همان طور که سکوت مواردی داشت ، سخن گفتن نيز مواردی دارد از جمله اين که انسان بايد در غياب و در حضور دوست خود از او به واسطه سخن گفتن پشتيبانی و حمايت کند البته پشتيبانی به حق و به جا.

امام صادق عليه السلام می فرمايند :دوست از عهده دوستی بر نيايد مگر اين که برادر خود را در سه چيز ياری کند :

1)  در هنگام بلا و مصيبت

2)  در هنگامی که حاضر نباشد.

3)  در هنگامی که در می گذرد.

يکی از مواردی که در هنگام غايب بودن و بعد از درگذشت دوستان بايد انجام دهيم اين است که اگر در برابر ما غيبت او را کردند يا به او تهمتی زدند از او حمايت کنيم.

از جمله موارد ديگر ابراز محبت است. روايات متعددی است مبنی بر اين که اگر به کسی علاقه داريد ، اين مطلب را به او بگوييد ( چرا که اين موضوع باعث قوی شدن ارتباط دو طرف می شود) و اين باعث شادی فرد می شود و بايد توجه داشت که پيامبر اسلام صل الله عليه و آله فرموده اند: هر کس مؤمنی را شاد کند مرا شاد کرده و هر کس مرا شاد کرده خداوند را شاد نموده است.

4 ) عفو و بخشش

بايد توجه داشت که افراد هر اندازه که خوب و با ايمان باشند ، از اشتباه و خطا معصوم نيستند و دچار خطا و اشتباه می شوند و وقتی اين اشتباه از دوست من سر زد ، وظيفه من اين است که او را ببخشم.

هر گلی علت و عيبی دارد             گل بی علت و بی عيب خداست

به عنوان مثال می توان به داستان حضرت يوسف عليه السلام اشاره نمود ، برادران حضرت يوسف عليه السلام ايشان را به چاه انداختند و باعث و بانی سال ها فراق ايشان از خانه و خانواده شان شدند ولی ايشان برادرانشان را بخشيدند ، ( سوره يوسف آيه 92 )

5 ) دعا کردن

يکی از حقوق دوستی دعا کردن است. و بايد توجه داشته باشيم که دعايی را که در حق دوست می کنيم ( چه خوب باشد چه بد ) در حق خودمان نيز مستجاب خواهد شد.

6) وفاداری به دوستی

اين امر مسئله مهمی است و در اسلام نيز جايگاه بزرگی دارد. و همان عمل کردن به حقوق دوستی می باشد.

امام صادق عليه السلام می فرمايند : بهترين آغاز برای کارها راست گويی و بهترين پايان آن ها وفا داری است.

نشانه های وفا داری به دوستی

يکی از نشانه های وفا داری ابراز محبت به دوستان و ابراز محبت به دوست دوستان ( در مواقعی ) می باشد.

يکی ديگر از نشانه های وفاداری اين است که انسان در هر مقام و پستی که هست و می باشد، رابطه اش با دوستانش تغييری نکند. يعنی رابطه خود با دوستانش را فدای پست و مقام نکند.

البته بايد توجه داشت که وفا داری تا حدی که با مبانی اسلامی مطابقت داشته باشد درست است.

7 ) توقعات کم

توقعات زياد نشانه انسان های احمق و اساس دوستی را بر هم می زند و حتی يکی از دلايل از بين رفتن رابطه دو زوج و ايجاد طلاق می باشد. در بسياری از احاديث تکلف و توقع را نشانه انسان احمق دانسته اند. پيامبر اسلام صل الله عليه و آله و سلم می فرمايند : ما جمع پيامبران و پرهيزکاران از تکلف بيزاريم. ( بحار الانوار ج 3 ص 394 )

گر در خلد را کليدی هست          ريش بخشيدن و کم آزاری هست

8 ) مشورت

مشورت عملی است که پيامبر اسلام صل الله عليه و آله و سلم از آن دريغ نمی کردند و نه تنها ايشان و اهل بيت ايشان بلکه قرآن نيز سفارش زيادی به آن می کند. حتی در بسياری از جنگ ها نيز پيامبر اسلام صل الله عليه و آله و سلم با ياران خود مجلس شور برگزار می نمودند.

مشورت دو حالت دارد :

1-  يا اين که تو با ديگران مشورت کنی که در اين صورت طبق روايات و احاديث تو در عقل ديگران سهيم شده ای.

2- يا اين که ديگران باتو مشورت کنند که در اين صورت بايد بسيار مراقب باشيم که خيانت نکنيم و بايد بدانيم که خيانت در اسلام گناه بزرگی است.

حقوق دوستان از نظر اهل بيت عليه السلام

معلمی بن خنيس می گويد : خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم و از ايشان حقوق برادر مؤمن بر برادر مؤمن خويش را پرسيدم ، ايشان فرمودند :

مؤمن بر برادر خود هفت حق واجب دارد :

1- آن چه را که برای خود می پسندد برای ديگران هم بپسندد و آن چه را که برای خود نمی پسندد برای ديگران نيز نپسندد.

2-  حوائج را برطرف و رضايت او را جلب نمايی و با او مخالفت نورزی.

3-  با دست و پا و زبان و جان خود او را ياری نمايی.

4-  آيينه و دليل و راهنما و چشم او باشی.

5-  آن گونه نباشد که تو سير و پوشيده باشی و او گرسنه و برهنه باشد.

6-  اگر تو خدمت گذار داری و او ندارد خدمتگذار خود را بفرست تا کارهای او را انجام دهد.

7- قسم او را بپذير و حاجتش را برآورده کن و وقتی فهميدی حاجتی دارد در بر آوردن حاجتش پيش قدم شوو در حال مرض به عيادتش بروو در تشييع جنازه اش حاضر شو.

در پايان، کلام خود را با جمله ی  با ارزش زير به پايان می رسانم.

همنشين نيک بهتر از تنهايی و تنهايی بهتر از هم نشين بد است.

نويسنده: حسين حري نژاد کربلائی

[ یکشنبه 22 اسفند1389 ] [ 2:56 قبل از ظهر ] [ رحيم محسنيان ] [ 1 نظر ]


برچسب‌ها: مذهبی, دانستنی ها
+ نوشته شده در  چهارشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۰ساعت 19:50  توسط سيد مصطفي محمدزاده   |