|
مقبره سادات مسجد حکیم
در جنب درب شمالی مسجد حکیم که از آثار دیلمی و بسیار نفیس و دیدنی است، مقبرهای قرار دارد که معروفست به «مقبره سادات» که یکی از علماء عهد نادرشاه در اصفهان بوده و مورد غضب پادشاه قرار گرفته و در اثر اذیت و شکنجه و آزاری که او دیده است وفات یافته و در حقیقت به دست نادر شهید گردیده است. یک رشته از سادات خاتون آباد در محله چهارسوق علی قلی آقا ساکن بوده و امامت مسجد حکیم را داشتهاند که در زمان حاضر نامخانوادگی خویش را «سادات» قرار دادهاند و اینان از اعقاب همین سیّدبزرگوار میباشند. ظاهراً وی، مرحوم میرمحمدصالح معروف به آقای تکمهدوز فرزند سیّدجعفربن میرمحمدصالح شیخالاسلام میباشد. برحسب اظهار یکی از اهل محل که فیالجمله اطلاعایت از تاریخ داشت، مرحوم حاج شیخ حسنفخرالدین فرزند ملاعلی اکبر هم مدفون در این بقعه تاجالدین است. به نظر میرسد که تاجالدین لقب مرحوم میرمحمدصالح تکمهدوز خاتون آبادی بوده و یا در این بقعه دونفر مدفون میباشند یکی به نام تاجالدین و دیگری آقا تکمهدوز و العلم عندالله تبارک و تعالی. ص239 مقبره ساروتقی: اعتمادالدوله ساروتقی وزیر شاه صفی و شاه عباس دوم از وزراء کاردان و خدمتگزار بوده است. نامش محمدتقی فرزند هدایت الله تریزی، پدرش نانوا و خود در اوائل زندگانی سرباز بوده ودر اثر کفایت و لیاقت در زمان شاه عباس اول حکومت نواحی مازندران را یافته و در زمان شاه صفی به مقام صدرات عظمی رسیّده و بعد از شاه صفی در عهد شاه عباس ثانی نیز به همین مقام باقی مانده و سرانجام در صبح روز چهارشنبه 20شعبان سال 1055هـ مخالفین او غفلتاً به خانه وی ریخته و او را کشتند. شاه عباس [دوم] پس از هفت روز دستور دستگیری کلیه کسانی را که در قتل او شرکت داشتند، صادر کرده و آنان را کشتند.(1) مرحوم خاتونآبادی در وقایعالسنین و الاعوام (ص515) ضمن وقایع سال 1055هـ مینویسد: «قتل جانی خان و غیره در هزار و پنجاه و پنج بعد از هفت روز از کشتن میرزاتفی اعتمادالدوله به علت زیادتی استعلاء و تسلط و اقتدار میرزا تقی اعتمادالدوله به علت زیادتی استعلاء و تسلط و اقتدار میرزاتقی اعتمادالدوله... و خلیفه سلطان وزیر اعظم شد». و در ضمن وقایع سال 1044هـ مینویسد: در شانزدهم ماه صفر 1044، ساروتقی وزیر شد و تاریخ آن (وزیر منصف دانشور آمد) میبادش. (ص513، وقایعالسنین) اعتمادالدوله ساروتقی تبریزی در اصفهان و شهرهای مازندران کارهای عامالمنفعه [انجام داده] و بناهای مفید ساخته که از آن جمله است: 1- سنگریزی راه باتلاقی مازندران 2- ایجاد راه فیروزآباد به آمل 3- بنای شهر اشرف در زمان شاه عباس کبیر صفوی. که اکنون به بهشهر معروف است، تذکر: کلمه اشرف در عهد صفویه از القاب سلطنتی بوده و شاه را حضرت اشرف و... میگفتند. شهر اشرف در مازندران و تالار اشرف و دروازه اشرف، هر دو در اصفهان به همین .......................................................................................................................... 1- میرزا تقیالدین محمدوزیراعظم با توطئه جانی خان شاملو قورچی باشی با همدستی نقدیخان بیگلربیگی کوه کیلویه، عرب خان بیگلربیگی شیروان، ابوالفتح بیگ جبه دارباشی و علی میرزا بیگ یساول صحبت، به قتل رسیّد و شاه عباس دوم در روز یکشنبه بیست و چهارم شعبان فرمان قتل آنان را صادر کرد. ر.ک ولی قلی بن داود قلی شاملو، قصصالخاقانی، تصحیح سیّدحسن سادات ناصری، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و اراشاد اسلامی، 1371ش، جلد اول، ص285؛ محمدطاهر وحید قزیونی، عباسنامه، به تصحیح ابراهیم دهگان، اراک، کتابفروشی داودی، 1329ش، صص66-64. .......................................................................................................................... ص240 مناسبت نامگذاری شده است. اما آثار دیگر ساروتقی اعتمادالدوله در اصفهان عبارت است از: 1- بازار ساروتقی مقابل مسجد بزرگ در مقابل مدرسه عربان نزدیک بازار حسنآباد. 2- چهارسوق ساروتقی در بازار بزرگ (بازار قهوه کاشیها) تاریخ 1056هـ. 3- حمام ساروتقی در جنب کاروانسار بوده و از بین رفته است. 4- کاخ ساروتقی مقابل امامزاده احمد علیهالسلام بوده و خراب گردیده است. 5- کاروانسرای ساروتقی، هنوز به همین نام در بازار قهوه کاشیها معروفست. 6- مسجد بزرگ ساروتقی در نزدیک امامزاده احمد تاریه 1053هـ. 7- مسجد کوچک ساروتقی واقع در بازار قهوه کاشیها مقابل سرای منجم که گاه آن جا را مسجد منجم نیز میگویند. (1) شرح حال مرحوم ساروتقی را باید در کتب تاریخ مطالعه کرد. (تاریخ عباسنامه، روضةالصفای ناصری و غیره). و اما مقبره ساروتقی: در محله جویباره مسجدی به نام محمدعلی سلمانی وجود دارد که از مساجد عهد صفوی است و در حال حاضر در جنوب خیابان کمال قرار دارد و گنبدی آجری آن از خیابان مشهود است. معروف آن است که ساروتقی را پس از آن که کشتند، جنازه او را به محله یهودیها آورده و در این گوشه به خاک سپردند و بعداً جهت او گنبدی بنا کردند. تا کنون قبر در زیر گنبد موجود است ولی هیچ گونه اثر تاریخی در آن دیده نمیشود. برخی محل دفن ساروتقی را در امامزاده شاه سیّدعلی در خیابان شاه عباس دوم (خیابان شریفواقفی) میدانند. در هر صورت، کشته شدن او در اصفهان و دفن وی در این شهر مسلم و لکن محل دفن به طور یقین غیرمعین است. مرحوم ساروتقی در محله حسنآباد در جای سکونت خود مدرسهای جهت دانشجویان علوم دینی و طلاب نیز بنا کرده بود که در طول زمان خراب شده و احتمالاً جای آن مدرسه مرحوم حاج شیخ محمدعلی ثقةالاسلام مسجد شاهی میباشد. شاردن در سفرنامه خود (ص144، ترجمه مرحوم حاج سیّدحسین عریضی) ضمن شرح و توصیف محله شیخ یوسف مینویسد: میان بناهای معروف این محله، مقبره ساروتقی اعتمادالدوله معروف است. .......................................................................................................................... 1- برای اطلاع بیشتر ر.ک دکتر لطف الله هنرفر، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، ص547. .......................................................................................................................... ص241 ستی فاطمه در ضلع شرقی خیابان چهارسو شیرازیها به سمت شمال، در گورستان قدیمی قریه جوزدان، مقبره علیا مخدّره سیّده فاطمه دختر حضرت موسی بن جعفرعلیهماالسلام قرار دارد و به نام ستی فاطمه شهرت دارد. در کتب رجال و لغت مینویسند که: ستی به کسر سین مخفف سیّدتی و اسمهای مه ستی و ستی زینب و ستی فاطمه از آن گرفته شده و معنی آن مهبانو، بانو زینب، بانوفاطکه میباشد. ست نفیسه نیز به همین معنی است. این کلمه به صورت ساتی و ستکا نیز گفته و نوشته شده است. فائده: ساتی بیک، زوجه امیرچوپان از امراء دولت ابوسعید بهادرخان (716-736) بوده است. در خیرات حسان (ص51، جلد سوم) و ریحانةالادب (ص165، جلد دوم) و مزارات هرات (ص11 در پاورقی) در طرز تلفظ و املاء و معنی آن سخنانی گفتهاند. در ریحانةالادب گوید: به هر معنی که باشد در غیر زنان استعمال نشده است. و در صورت اطلاق و نبودن قرینه، ظاهراً مراد سیّدتی میباشد. در فرهنگ عمید مینویسد: ستی به فتح سین و کسر تاء، مأخوذ از هندی به معنی: بیبی، بان، خانم، زن هدو که خود را با جسد شوهرش در آتش بیندازد، [میباشد]. مرحوم سیّدجلالالدین محدّث ارموی در تعلیقات خود بر کتاب نقض مینویسد: کلمه ستی از القاب بانوان است و در قرون اولیه یعنی قرن سوم و چهارم تا ششم بسیار متداول و مرسوم بوده است. مانند، ستی عایشه (ص849، جلد دوم تعلیقات). در اصفهان این مزار متبرک به نام «سیت فاطمه» شهرت دارد و در لهجه و زبان اصفهانی معمولاً دخترهای فهمیده و زرنگ و هوشیار را «سیتی» مینامند و ممکن است مابین این شهرت و لهجه، نسبت و مشابهتی باشد که باید درباره آن بیشتر بررسی نمود. در هر حال حوزدان در قرن دوم و سوم هجری از دهات و قراء اصفهان بوده و گاهی که شهر وسعت یافته جزو شهر گشته و اکنون یکی از محلات آباد و در مغرب اصفهان قرار دارد. مسجد جوزدان و امامزاده موسی و قبر امیرقلی امینی در این محله قرار دارد. بیمارستان صدتختختخوابی که اکنون به نام کاشانی نامیده شده و پرورشگاه، در قسمتی از این گورستان بنا گردیده است. ص242 محلات اصفهان که قبلاً قریه و دهکده بوده و چون به هم پیوسته شد به صورت شهر در آمد عبارت بوده است از: اَشْکهان، باطِرقان، بُروسکان، جَرْواء آن، جُوزْدان، خُرجان» خُشینان، سُنبلان، فابْجان، فُراءآن، فُرسان، فِلفلان، کَماءآن، لُنبان، یَوان(1) (پانزده قریه) اسامی برخی از منسوبین به جوزدان از محدّثین اصفهان: 1- «ابواسحق ابراهیم بن مَعْمر (بفتح دومیم) ابن شریس» متوفی به سال 265هـ.ق (ص185، جلد یکم، ذکر اخبار اصبهان) 2- «ملا اسدالله بن ملامحمدعلی جوزدانی» مؤلف کتاب جواهرالایمان، فوت 1323هـ.ق (الذریعه) 3- «ایوب بن معمربن شریس» از تیم اصفهان در زمره خفاظ. در کودکی از اصفهان بیرون رفته، محدثی جلیل القدر میباشد. وی برادر ابواسحق ابراهیم سابقالذکر است (ص232، جلد یکم، ذکر اخبار اصبهان) 4- «ابوالقاسم ضحاک بن علی جوزدانی اصفهانی» (ص409، تاریخ نیشابور) 5- «ابومسلم طاهربن محمدبن عبدالله بن حمزه جوزدانی» از احفاد ابومسلم خراسانی صاحب الدعوه، وی جد مادری مفضل بن سعد مافروخی اصفهانی، مؤلف کتاب محاسن اصفهان میباشد (ص25، محاسن اصفهان) 6- «ابواحمد عبدالله بن محمدبن علی بن شریس جوزدانی معدل» ابونعیم درباره او گوید: «دین متعبد، صائم النهار، قائم الیل». پس از سال 374هـ وفات یافته است. از اساتید و مشایخ حافظ ابونعیم است که در سال 374هـ در مسجد جامع از او حدیث شنیده است (ص97، جلد دوم ذکر اخبار؛ ص402، کتاب انساب) 7- «ابومحمد عبدالله بن محمدبن منصور» متوفی بعد از سال 360هـ.ق (ص92، جلد دوم، ذکر اخبار اصبهان) 8- «ابوصالح عبیدالله بن محمدبن فیار» قبل از سال 360هـ.ق وفات یافته است (ص104، جلد دوم، ذکر اخبار اصبهان) .......................................................................................................................... 1- ر.ک ابونعیم اصفهانی، ذکر اخبار اصبهان، المجلد الاول، ص36. .......................................................................................................................... ص243 9- «ام ابراهیم فاطمه» دختر عبیدالله اصفهانی جوزدانی، شیخ روایت شیخ ابوالفتوح اسعدبن محمودبن خلف عجلی اصفهانی، متوفی به سال 600هـ.ق (ص101، روضاتالجنات چاپ اول). مرحوم رفیعی مهرآبادی در کتاب آثار ملی اصفهان تولد مشارالیها را به سال 434 و فوت او را در سال 524هجری قمری مینویسد. 10- «ابوبکر محمدبن علی بن احمد جوزدانی» امام جامع عتیق، فوت وی در زیقعده سال 442هـ.ق (ص209 کتاب آثار ملی اصفهان، به نقل از اللباب فی تهذیب الانساب، جلد یکم، ص251). 11- «محمدبن علی جوزدانی» از علماء و محدثین قرن سوم و چهارم (ص30، محاسن اصفهان) 12- «ابوعبدالله محمدبن ممشاذبن خزیمه» (بضم خاء و فتح زاء) ساکن جوزدان بوده و به طرسوس مهاجرت کرده و هم در آن جا وفات یافته است (ص207، جلد دوم، ذکر اخبار اصبهان) 13- «ابوعبدالله محمدبن هارون جوزدانی» حافظ ابونعیم درباره او مینویسد: شیخ دین فاضل (ص218، جلد دوم، ذکر اخبار اصبهان). علیا جناب فاطمه دختر حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام در کتب انساب از برای خضرت کاظم علیهالسلام دو دختر به نام فاطمه ذکر شده است که یکی از آنها علیا حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها و مدفون در قم میباشد. مشهور در بین نویسندگان، فاطمه دوم در اصفهان مدفون و به نام ستی فاطمه شهرت دارد. از اولاد حضرت کاظم علیهالسلام علی المشهور چند تن در اصفهان میزیسته و هم دراین شهر مدفون شدهاند. معروفتر از همه امامزادهنرمی (جناب ابراهیم) و هارون ولایت میباشند. مقبره ستی فاطمه در قبل از عهد صفوی و در دوران صفویه دارای اهمیت بوده و دارای صحن و بارگاه و گنبد و ضریح بوده و معروف آن است که افاغنه در دوره تسلط بر اصفهان به طمع جواهرات و طلای گنبد و ضریح، آن جا را خراب کردهاند. در زمان فتحعلی شاه قاجار، محودعلی خان از وابستگان مرحوم حاج محمدحسین خان صدر، طبق نذری که کرده بود و در اثر توسل به این مقبره به حاجت خویش رسیّد، تجدید عمارت آن مقبره را به عهده گرفت و ص244 گنبد و صحن و رواق و ضریح را تجدید [بنا] کرد. این امامزاده از امامزادگان معتبر و در تمام ادوار مورد توجه و عنایت مؤمنین بوده و از مزارات متبرک میباشد. مرحوم سیّدعبدالحجت بلاغی در «تاریخ نایین» (ص213) به نقل از تاریخ دانشوران، تألیف حاج سیّدمحمدعلی مبارکهای مینویسد: «این امامزاده در زمان صفویه خیلی باشکوه بوده و ضریح مطلای عالی داشته است که در فتنه افغانها از بین رفته است. و از شجرهنامه و کتاب نورالهدی فی انساب آل المصطفی نقل نموده که: «ستی فاطمه دختر حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام است که به همراهی برادران و خواهران خود از راه اهواز به اصفهان آمده و خواهر او زینب کبری در اَرزُنان اصفهان و برادرش هارون در جنب محله گلبهار و برادر دیگرش ابراهیم در برخوار و این سیّده دراین مکان مدفون شده است». تاریخ تعمیرات عهد قاجاریه سال 1242هـ.ق است که در داخل بقعه در اطراف آن به خط نستعلیق سفید بر زمینه لاجوردی نوشته شده است: سراینده اشعار طالع و بانی خیرات محمدعلی خان است. اسامی عدهای از مدفونین در مزار ستی فاطمه علیهاسلام همان گونه که قبلاً گفته شد، مزار ستی فاطمه در محله جوزدان قدیم در دوران سلاطین صوفی دارای اهمیت و اعتبار مخصوص بوده و عدهای منتسبین به خاندان سلطنت [همچون] سادات خلیفه سلطانی، سادات مرعشی و [عدهای از] شاهزادگان صفوی را در آن مزار شریف مدفون ساختهاند و این توجه علماء این خاندانها به این مقبره، مبین آن است که آنها انتساب این علیا مخدره را به حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام مسلم و یقینی میدانستهاند. افراد نامبرده در ذیل را نویسندگان کتب تاریخ و رجال از مدفونین در این مزار مینویسد: 1- «نواب سیّدابراهیم بن سیّد علاءالدین حسین خلیفه سلطانی» عالم فاضل محقق مدقق. حاج میرزا حسن خان انصاری در تاریخ اصفهان (جلد سوم، ص10) درباره او مینویسد: میرزا ابراهیم خلیفه سلطان دوم با آن مقام رفیعی که در نیابت شاهان صفوی داشته، از تکمیل علوم، آنی خود را غافل نگذاشته، حاشیه شرح لمعهای از انوار علوم اوست. وی متولی موقوفات پدر بوده وفاتش در سال 1098هـ.ق دیگر از تألیفاتش حاشیه بر مدارک میباشد. (دانشمندان و بزرگان اصفهان، ص49). ص245 2- «میرزا ابوتراب بن سیّدمرتضی بن نواب میرسیّدعلی خلیفه سلطانی» بعد از کشته شدن نادرشاه، کریم خان زند و ابوالفتح خان بختیاری و علی مردان خان که هر یک داعیه سلطنت داشته و بدان امید روزگار میگذاشتند، قرار بر آن دادند که یکی از فرزند زادگان صفوی را به نام سلطان، انتخاب کرده و خود در امور دخالت کنند. قرعه این فال به نام میرزا ابوتراب میرزامرتضی زده شد، او را به نام «شاه اسماعیل سوم» نامیدند. پس از آن که کریم خان زند فی الجمله قدرتی یافت و بر حریفان خود غالب گردید شاه اسماعیل سوم را چندین سال در قلعه آباده مقید و محبوس ساخته و به طوری که در مجمعالتواریخ (ص149) مینویسد: مقارن فوت خود (یعنی سال 1193هـ.ق) او را به اصفهان فرستاده و در خانههای پدری خود ساکن گردانید و در همان چند روز به عالم جاودانی شتافت. مرحوم آیتالله مرعشی نجفی در پاورقی مجمعالتواریخ، نسبت صاحب عنوان را بدین گونه مینویسد: ابوتراب بن سیّدمرتضی بن سیّدعلی بن سیّدمرتضی بن سیّدعلی بن سیّدعلاء الدین حسین خلیفه سلطان. (ص144، مجمعالتواریخ) ما در صاحب عنوان، دختر شاه سلطان حسن صفوی بوده ست. اگرچه در جایی به محل دفن او اشاره نشده است لکن مظنون آن که وی در مزار ستی فاطمه به خاک رفته باشد. 3- «میرزاابوالقاسم بن میرزا داود مرعشی» متولی آستان قدس رضوی. در ملحقات وقایعالسنین و الاعوام [ص563] در ضمن وقایع سال 1123هـ.ق مینویسد: «در این سال میرزا ابوالقاسم خلف علیجاه متولی روضه رضویه متوجه آوردن آب کُرَن و محمودکو گردید. قدری کارکرد و معتقد این است که نقبی بوده که آب میآمده، مسدود کردهاند و تنقیه آن به سهولت میشود و الله یعلم». در مجمع التواریخ (ص62) مینویسد که مشارالیه داماد میرزا ابراهیم خلیفه سلطانی بوده و در سال 1136هـ در جنگ افاغنه کشته شده است و در مقبره والد خویش مدفون گردید. وی دارای دو فرزند پسر 1- سیّداحمد 2- سیّدعبدالائمه و یک دختر بوده است. 4- «سیّداحمدبن میرزا ابوالقاسم بن میرزا داود متولی» در مجمع التواریخ (ص80) شرح دلاوریها و جنگها و فتوحات او را به طور مفصل بیان داشته و گوید: در سال 1140هـ.ق بدون اولاد شهید گردید و در مقبره والد خود در ستی فاطمه مدفون شد. ص246 5- «میرزاسیّداحمدبن نواب سیّدمرتضی خلیفه سلطانی» داماد شاه طهماسب سوم؛ دایی خود، شاعر ادیب متخلص به «نیازی». شرح حال اجمالی او در عوم تذکرهها و نمونه اشعارش نقل گردیده و در سال 1087هـ، به طوری که آذر بیگدلی در تذکره خود موسوم به آتشکده (ص436، چاپ سنگی) در ذکر اسامی معاصرین خود نقل میکند، در اصفهان وفات یافته است. اگرچه در کتابهایی که فعلاً در دسترس نویسنده قرار دارد، اشارهای به محل دفن او نشده لکن به ظن قوی وی نیز در مزار ستی فاطمه مدفون گردیده است. در کتب، جمعاً قریب 16بیت از اشعار او را نقل کردهاند و تذکره اختر (ص209) گوید: دیوانش قریب سه هزار بیت میباشد. این رباعی از اشعار اوست: از آتش عشق سوخت چون پیکر ما مایل به وفا و مهر شد دلبر مـا آمـــد کـــه زند بر آتش ما آبـــی وقتی که بباد رفت خاکستر ما (آتشکده آذر، اعیان الشیعه، تذکره اختر، الذریعه، سفینةالمحمود، مجمعالتواریخ، مجمعالفصحاء و مکارمالآثار) رفع اشتباه: در اعیان الشیعه (ص260، جلد هفتم) وی را عنوان کرده لکن در آن جا پدر را اسحق و جدش را ابوتراب و وفاتش را در سال 1216هـ مینویسد و احتمال تعدد نیز نمیرود چون تخلص او را نیازی و مادرش را دختر شاه سلطان حسین و زوجهاش را دختر شاه طهماسب ثانی (البته ثالث) مینویسد. 6- «سیّد اسدلله مرعشی حسینی خلیفه سلطانی» در اعیانالشیعه (ص104، یازدهم) درباره او مینویسد: «کان عالماً فقیهاً متکلماً محدثاً زاهداً عابداً شاعراً». وی از علمای دولت شاه طهماسب اول صفوی بوده و جد جناب سیّدعلاءالدین حسین خلیفه سلطانی میباشد. کتب زیر از تألیفات اوست: 1- حواشی بر شرح تجرید 2- حواشی بر شرح چغمینی 3- حواشی بر شرایع 4- حواشی بر قواعد علامه 5- خوشای بر کافی 6- دیوان اشهار با تخلص «ملولی». آذر بیدگلدی در آتشکده آذر مینویسد: «ملولی اسمش خلیفه اسدلله، اصلش از سادات رفیعالدرجات مازندران است. از چند پشت در اصفهان بوده، جد خلیفه سلطان است از ص247 اشعار اوست.(1) طرفحه حالیست که آن آتش سوزان زبرم دورتر آنچه رود بیشترم میسوزد علامه طهرانی در الذریعه (ص101، قسمت سوم، حزء نهم) مینویسد: در عهد شاه طهماسب متولی حرم رضوی علیهالسلام بوده و در سال 969هـ وفات یاتفه است. در اعیانالشیعه قبر او را در مزار ستی فاطمه اصفهان مینویسد. توضیح: چون در اجداد پدری مرحوم سیّدعلاءالدین حسین، فردی به نام سیّداسدالله ذکر نشده است باید صاحب عنوان از اجداد مادری مشارالیه باشد و الله اعلم. 7- «نواب سیّداسدالله صدر» فرزند نواب سیّدعلی حسینی خلیفه سلطانی. در اعیانالشیعه (ص109 یازدهم) درباره او مینویسد: «کان عالماً فقیهاً مدرساً باصبهان» (انتهی) صاحب عنوان در نزد پدر خود و دیگران تحصیل کرده و در دستگاه صفویه به ماقم صدرات رسیده و در سال 1114هـ وفات یتفه است. وی دارای دو فرزند به نامهای 1- سیّداحمد 2- سیّدقوامالدین محمد بوده است. 8- «نواب میرزا سیّدمحمدباقر صدر» فرزند علامه فقیه میرزا سیّد حسن خلیفه سلطانی مرعشی، عالم فاضل معمر مؤلف: 1- حواشی بر روضةالبهیة 2- شکیات و در آن تمام شکها را نقل کرده، نسخه خط مؤلف در کتابخانه ملک تهران موجود است (الذریعه، ص92، جزء ششم، ص218، جزء چهاردهم) 9- «میرزامحمدباقر بن محودمقیم خلیفه سلطانی» صدرخاصه معروف به صدر ثانی، از علماء و محدّثین و از شاگردان پدر خود و عدهای دیگر از علماء زمان بوده و پس از فوت در مقبره خانوادگی در مزار ستی فاطمه مدفون گردید. 10- «سیّدجعفر خلیفه سلطانی» فرزند سیّداسماعیل از علماء خاندان خلیفه سلطانی و از شاگردان علامه محقق آقا میرسیّدحسن مدرس میرمحمدصادقی و حاج ملاحسینعلی تویسرکانی و آقامیرسیّدمحمدشهشهانی بوده و قبل از سال 1290هجری وفات یافته و در مزار خانوادگی خود در ستی فاطمه مدفون گردید. صاحب عنوان، پدر زن علامه فقیه ادیب مرحوم حاج سیّدمهدی نحوی موسوی (1248-1307هـ) میباشد. .......................................................................................................................... 1- آذر بیگدلی، آتشکده آذر، به کوشش حسن سادات ناصری، تهران، امیرکبیر، 1340ش، بخش سوم، ص1008. .......................................................................................................................... ص248 11- «نواب میرسیّدحسن بن میرزا محمدباقر حسینی خلیفه سلطانی» از اجلّه علماء و فقهاء و محدثین بوده و در نزد شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی مورد احترام و در بسیاری از امور با ایشان مشورت میکردهاند. وی از عدهای از فقهاء و مجتهدین روایت میکند که از آن حمله است علامه مجلسی و شیخ حرعاملی علیهماالرحمه. مرحوم آیتالله نجفی مرعشی از شجرهنامه قدیمه سادات خلیفه سلطانی نقل میکنند که اعقاب میرزا محمدباقر به سادات سیانی (سیان به تشدید یاء از دهات جرقویه اصفهان است) معروفند که از املاک موقوفه اجدادی آنها میباشد (ص184، رجال اصفهان) قبرش در مزار ستی فاطمه اصفهان است. 12- «نواب میرزا سیّدحسن بن علامه فقیه سیّدعلاءالدین حسین خلیفه سلطانی» از اجلّه فقهاء و مجتهدین، عالم فاضل، محقق جلیل، عابد زاهد و متکلم. وی جدّ سادات خلیفه سلطانی ساکن اصفهان و جرقویه میباشد. مشارالیه داماد شاه سلیمان صفوی بوده و زوجهاش به نام زبیده بیگم خواهر شاه سلطان حسن صفوی میباشد. پس از وفات در مزار ستی فاطمه مدفون گردید و نویسنده، قبر مشارالیه را زیارت کرده بودم که در ضلع جنوبی صحن ستی فاطمه خارج از صحن باپی دیوار قرار داشت و دارای سنگ مرمر تمام قد با خطی بسیار زیبا و القابی شامخ بود و در سالهای اخیر که این قسمت از گورستان را خراب و تسطیح کردند قبر مشارالیه همچون دیگر قبور از بین رفت و اکنون اثری از آنها جز همین اسامی که اکنون مینویسیم باقی نیست «فاعتبروا یا اولی الابصار». 13- «آقا میرسیّدحسن بن میرزا زین العابدین موسوی خوانساری چهارسوقی» در مقدمه کتاب مناهجالمعارف (ص322) مینویسد: «در سال 1254هجری قمری در اصفهان متولد گردید و در اوایل بلوغ به درجة اجتهاد رسیّد و در سال 1273هـ.ق در زمان حیات پدر وفات یافت و در قبرستان ستی فاطمه مدفون گردید.» در موقعی که این گورستان را شهرداری وقت خراب کرد و در قسمتی از اراضی آن بیمارستان ساخته شد و قبر در آن جا قرار گرفت، خاندان صاحب روضاتالجنات جنازه آن مرحوم را از آن جا به تخت فولاد نقل کرده و در جنوب بقعه برادرش علامه فقیه مرحوم آقامیرزامحمدباقر دفن کردند. 14- «سیّدعلاءالدین حسین بن میرزامحمدباقر صدر» فرزند سیّدحسن بن علامه فقیه سیّدعلاءالدین حسین خلیفه سلطان مرعشی صدرخاصه، از شاگردان و مجازین از پدر ص249 دانشمند خود بود. 15- «میرزا داود بن میرزا عبدالله بن محمدشفیع حسینی مرعشی» متولی آستانه مقدسه رضویه. صاحب عنوان، داماد شاه سلیمان صفوی بوده و زوجهاش شهر بانوبیگم نام داشته و دارای ده فرزند پسر [و چهار دختر] بوده است.(1) در ملحقات وقایعالسنین (ص565) مینویسد: «در شهر ربیعالاول سنه 1124هـ شاهزاده عظیمالقدر شهر بانو بیگم صبیه شاه سلیمان علیهالرحمه را به میرزا داود متولی رضویه در روز عید باباشجاعالدین عقد مناکحه واقع ساخته دادند...» مشارالیه پس از فوت شیخ علی خان (1092هـ) به مقام وزارت رسید و میرزا ظاهر قزوینی نیابت او را داشت (ص60، مجمعالتواریخ) و قبل از سال 1136هـ که مصادف با تصرف شهر اصفهان [به وسیله] افاغنه میباشد، وفات یافته و در مقبره خصوصی در مزار ستی فاطمه عالی شأن میرزا داود خلف مغفور میرزاعبدالله... به لطف طبیعت موصوف و اشعارش مشهور و به حلیه کمالات صوری و معنوی آراسته، روزگاری به عزت و احتشام داشت تا آن که قریب به سانحه مذکور به عالم بقا رحلت کرد.» و هم در تاریخ حزین (ص51، چاپ اصفهان)(2) وی را عنوان کرده و فوتش را در سال 1133هـ در اصفهان مینویسد و از اشعارش هشت بیت نقل میکند از آن جمله: به جزء لایتجری کند حکیم اقرار به بیندد ار متکلم دهان تنگ ترا مرحوم معلم حبیبآبادی در مکارم الآثار (ص161، جلد یکم) گوید: «پدرش میرزا عبدالله شاعر و متخلص به «عشقی» و فرزند او یعنی میرزا داود نیز شاعر و متخلص به «عشق» بوده است.» کتب و مثنویهای زیر از اوست: 1- خمسه داود 2- دیوان اشعار 3- مثنوی زبور العاشقین 4- مثنوی سفرنامه 5- مثنوی سلطان الانساب 6- مثنوی نمکدان دین (این چهار شماره جزو خمسه داود میباشد). .......................................................................................................................... 1- میرزا محمدخلیل مرعشی صفوی، مجمعالتواریخ، به تصحیح عباس اقبال، تهران، کتابخانه سنایی و طهوری، 1362ش، ص60. 2- ارجاع مرحوم مهدوی در تاریخ حزین یافت نشد و در تذکرةالمعاصرین با تصحیح و تعلیقات معصومه سالک، تهران، دفتر نشر میراث مکتوب و نشر سایه، 1375ش، ص146، به این صورت ضبط شده بود. بجزء لا یتجری کند حکیم اقرار ببیند ار متکلم دهان تنگ ترا .......................................................................................................................... ص250 16- «محمدرضا خان» از سلسله میرزاهای چهارسوق شیرازیها از اعقاب میرزا بزرگ، از منشیان دستگاه شاه سلطان حسین صفوی که به فرمان محمود افغان به وسیله آب جوش شهید گردید و اعقاب او و برادرش میرزاکوچک در زمان حاضر به نام خاندانهای «بزرگزاد» و «فرمانآرا» معروف میباشند. 17- «نواب محمدرفیع» (رفیعالدین محمد) فرزند علامه وزیر سیّد علاءالدین حسین خلیفه سلطان حسیینی، عالم فاضل. مادرش جان آغابیگم دختر شاه عباس کبیر صفوی میباشد. صاحب عنوان نزد پدر دانشمند خود و عدهای از علماء زمان تحصیل کرده و کتابهای چندی تألیف نموده که از آن جمله است: 1- تعلیقه بر شرح تجرید 2- تعلیقه بر شرح لمعه 3- تعلیقه بر قواعد علامه حلی و غیره. «شاه سلیمان ثانی صفوی»: میر سیّدمحمد فرزند میرزا داود مرعشی در مجمعالتواریخ (ص90) شرح حال او را مرقوم فرموده و گوید در سال 1128هـ.ق متولد گردیده، مادرش شهربانوبیگم دختر شاه سلیمان اول میباشد. امراء خراسان در محرم سال 1136هـ.ق را به عنوان سلطنت انتخاب کرده و در مشهد مقدس او را بر تخت سلطنت نشاندند و یکی از شعرای اصفهان ماده تاریخ جلوس او را در قصیدهای این چنین گفته: (ص114، مجمعالتواریخ). چو از پیر خرد آثم شد تاریخ جو گفتا بود سال جلوس شه «طلوع شمس از مشرق» 1163 در یازده ربیعالثانی همین سال وی را از سلطنت خلع و چشمان او را کور کردند و شاهرخ را که در مرحله اول از سلطنت خلع کرده بودند دوباره به تخت سلطنت نشاندند. (ص137، مجمعالتواریخ) شاه سلیمان دوم در سال 1177هـ.ق در مشهد مقدس به مرض سل وفات یافته و در صحن پایین پا مدفون گردید. (ص145، مجمعالتواریخ) 18- «محمدشفیع خلیفه سلطانی» خواهر زاده میرزا سیّدمحمد (شاه سلیمان ثانی) فرزند میزا داود مرعشی متولی آستان مقدس رضوی سلام الله علیه. میرزا داود داماد شاه سلیمان اول بوده بنابراین صاحب عنوان نواده دختری میرزا داود بوده و احتمالاً میرزا داود غیر از دختر شاه سلیمان، از زنان دیگر نیز اولاد داشته است. در مجمعالتواریخ (ص119) مینویسد: در سال 1136هـ که میرزا سیّدمحمد را در ص251 مشهد مقدس، امراء و بزرگان به عنوان سلطنت انتخاب کرده و نام شاه سلیمان ثانی به او دادند، عدهای را به مناصب گوناگون برگزید که از آن جمله است: محمد شفیع، خواهرزاده خود را که در آن وقت در اصفهان بود به عنوان «صدرخامه» انتخاب نممد. بیشتر از این از حالات او آگهی نداریم. 19- «محمدشفیع بن محمدنصیر خلیفه سلطانی» از طرف برادر خود میرزا محمدمقیم نایبالتولیه آستان مقدس رضوی بوده است. 20- «سیّدمحمدصادق بن محمدباثر حسینی» فرزند نواب میرزا سیّدحسن بن علاءالدین خلیفه سلطان، عالم فاضل از مجازین از مولانا محمدبن عبدالفتاح تنکابنی معروف به فاضل سراب، تاریخ اجازه اوائل شعبان 1119هـ.ق (ص66، تلامذةالمجلسی) 21- «سیّدمحمدصادق» فرزند محمدطاهربن نواب میرزا سیّدعلی بن سیّد علاءالدین حسین خلیفه سلطان حسنی عالم فاضل جلیل. وی سالها در هندوستان ساکن بوده و به مباحثه و تدریس اشتغال داشته بعداً به اصفهان معاودت نموده و در ذیقعده سال 1125هـ در اصفهان وفات یافته در مزار ستی فاطمه مقبره خانوادگی مدفون گردید. صاحب عنوان از شاگردان علامه مجلسی و مجازین از او بوده است. تاریخ اجازه وی 1092هـ.ق میباشد. کتب زیر از تألیفات اوست: 1- حاشیه بر شرح هدایه میبدی 2- دیوان اشعار 3- کشکول و غیره. در اعیانالشیعه (ص230، جلد چهل و پنجم) وی را عنوان کرده و گوید: «اولاد او عبارتند از: 1-محمدسلیم 2- علی اکبر 3- ضیاءالدین محمد، و پدرش محمدطاهربن علی از جمله فضلاء و متکلمین بوده است». 22- «میرزا عبدالائمه بن میرزا ابوالقاسم بن میرزا داود مرعشی» مادرش دختر میرزا ابراهیم خلیفه سلطانی با برادر خود در جنگها همراه بوده و سپس گرفتار خیانت برخی از فرماندهان قشون واقع شده و دو برادر گرفتار و اسیر افغانان شده و سرانجام در سال 1140هـ.ق دو برادر در پشت «پل جویی» شهید شده و در مقبره خانوادگی خود در مزار ستی فاطمه مدفون شدند. (ص79، مجمعالتواریخ) 23- «مولی عبدالحی بن محمدرفیع» در تراجم الرجال (ص77) مینویسد: از علماء اصفهان بوده و از میرزا محمدمشهدی روایت میکند و ملامحمدعلی رقی شاگرد و مجاز ص252 از او بوده و به طوری که شاگرد نامبردهاش مینویسد: «در شب یکشنبه دوم محرمالحرام سال 1133هـ.ق در اصفهان وفات یافته، در مقبره علیا مخدره ستی فاطمه مدفون گردید.» 24- «سیّدعبدالفتاح» فرزند سیّد ضیاءالدین محمدبن میرزا محمدصادق بن محمدطاهربن نواب میرزا سیّدعلی خلیفه سلطانی. عالم فاضل محقق، مؤلف: 1- التبرالمذاب در مواعظ 2- تذییل تذکرةالشعراء 3- جوشن داود در ادعیه 4- جهان نما در جغرافیای اصفهان 5- خلدبرین در مواعظ 6- خلوتخانه در رد صوفیه 7- راز نشان در ردّ جمیع فرق صوفیه و غیره. 25- «میرعلم الهدی قمی» از علماء اصفهان متوفی به سال 1093هـ.ق مدفون در صحن امامزاده ستی فاطمه. 26- «نواب میرسیّدعلی بن سیّدعلاءالدین حسین خلیفه سلطانی» مادرش مخدره جان آغابیگم دختر شاه عباس کبیر صفوی بوده است. عالم فاضل، محقق زاهد متقی در اصفهان نزد پدر و جمعی دیگر از بزرگان تحصیل نموده و هم دراین شهر تدریس میکرده و پس از فوت در مزار ستی فاطمه در جنب برادر مدفون گردید. 27- «میرسیّدعلی بن رفیعالدین محمدبن محمدمهدی بن بهاءالدین محمدبن میرزا رفیعاء طباطبایی نائینی اصفهانی». مرحوم معلم حبیبآبادی در مکارمالآثار (ص29، جلد یکم) شرح حال او را مرقوم داشته و پس از شرح نسبتاً مفصلی که درباره اجداد او مینویسد میگوید: «از علماء و فقهاء عصر خود بوده و در نجوم و طب و ریاضیات تسلط داشته و شعر هم میگفته و در نزد پدر خود درس خوانده و چندین کتاب تألیف کرده است: 1- حاشیه بر تفسیر بیضاوی 2- رساله در اثبات این که رجعت از ضروریات مذهب شیعه است 3- رساله در حرمت ریش تراشیدن 4- رساله در وجوب عینی نماز جمعه و غیره. صاحب عنوان در روز عاشورای سال 1195هـ.ق در اصفهان وفات یافته، در قبرستان ستی فاطمه در ضلع شمالی کوچه مدفون گردید و قبر او تا این تاریخ موجود و زیارتگاه مؤمنین و مقدسین میباشد. نویسنده آن را مکرر زیارت کرده است. 28- «نواب میرزا سیّدعلی» فرزند سیّدمرتضی بن نواب سیّدعلی خلیفه سلطانی حسینی، عالم فاضل، از سلسله خلیفه سلطانی فرزند میرزاسیّدمرتضی اول، متوفی در اصفهان و مدفون در نجف اشرف در مقبر علامه حلی. (ص47، جلد چهل و چهارم، اعیانالشیعه). ص253 29- «محمدعلی خان» از خاندان میرزاهای چهارسوق شیرازیها و برادر محمدرضا سابقالذکر از محترمین اصفهان در اوائل عهد قاجاریه. 30- «عوض بیک» فرزند محمدصالح بیک، از امراء و بزرگان اواخر عهد صفویه و دوران نادرشاه. شاعر ادیب، متوفی به سا 1175هـ.ق مدفون در گورستان ستی فاطمه در جنب علامه میرسیّدعلی طباطبایی. 31- «نواب میرزا فتحالله بن نواب میرزا رفیعالدین محمد خلیفه سلطانی» از محترمین علماء اصفهان و از شاگردان پدر خود و جمعی دیگر از بزرگان علماء زمان و بانی موقوفات در جرقویه و اصفهان. 32- «نواب سیّدضیاءالدین محمدبن محمدصادق خلیفه سلطانی» از فضلاء و علماء این خاندان. علامه سیّدمحسن امین در اعیانالشیعه (ص312، چهل و پنجم) مینویسد: «کان من اعیان اصفهان فقهاً و حدیثاً و اصولاً و ادباً» وی را حواشی و تعلیقاتی بر کتب اربعه بوده ودر اوائل فتنه افغان در اصفهان وفات یافته، وی داری دو فرزند عالم به نامهای: سیّدعبدالفتاح و سیّدعلی مشهور به مجتهد بود. 33- «میرزا محمدبن نواب میرزامحمدمقیم» فرزند محمدنصیر بن سیّد حسن بن سیّدعلاءالدین حسین خلیفه سلطان حسینی» مادرش دختر شاه سلطان حسین صفوی بوده و خود از شاگردان پدر و جمعی دیگر از بزرگان در فقه و اصول و علوم عربیت بوده و فرزندان او عبارتند از: 1- محمدحسن 2- محمدنصیر (ص312، چهل و پنجم، اعیان الشیعه). 34- «سیّدمرتضی» فرزند سیّدعلی بن سیّدمرتضی اول خلیفه سلطانی. در اعیانالشیعه (ص47، جلد چهل و هشتم) درباره او مینویسد: «کان فقیهاً ورعاً تقیاً محدثاً مدرساً». در زمان شاه سلطان حسین به مقام صدارت رسید. صاحب عنوان، داماد شاه سطان حسین صفوی بوده و دو فرزندش، سیّدابوتراب و میرزا سیّدمحمد از این مخدّره میباشند. 35- «نواب میرزا محمدمقیم» فرزند محمدنصیر بن نواب میرزا سیّدحسن بن علاءالدین حسین خلیفه سلطان حسینی. در اعیانالشیعه (ص34، جلد چهل و هفتم) درباره او مینویسد: «کان عالماً فاضلاً فقیهاً مدرساً». وی داماد شاه سلطان حسینی صفوی و صدراعظم (صدرالصدور) او بوده، در پاورقی مجمع التواریخ (ص93) گوید: «در سال 1163هـ (در کتاب 1126 چاپ شده ودر غلطنامه اشاره به اشتباه نشده است) از طرف شاه سلیمان دوم تولیت ص254 آستان مقدس رضوی را یافته و برادر او میرزا محمدشفیع، نایبالتولیه بوده است. پس از فوت در مزار ستی فاطمه مدفون گردید.(1) در اعیانالشیعه فرزندان او را نام برده که عبارتند از: 1- میرزا محمدباثر صدرخاصه 2- میرزامحمدتقی 3- میرزا علی نقی 4- میرزا محمدکاظم 5- میرزا محمدصدر خاصه 6- میرزا موسی.(2) فائده: در محله نوبیدآباد اصفهان گذر میرزا مقیم و طاق میرزا مقیم تا این اواخر در نزدیکی تکیه معروف به تکیه محمدعلی یزدی معروف و مشهور بود. 36- «میرزا محمدنصیر» فرزند نواب میرزا سیّدحسن بن علامه سیّدعلاءالدین حسین خلیفه سلطان حسینی مرعشی، از علماء و فقهاء اصفهان و از شاگردان پدر خود و دیگران بوده است. 37- «نواب میرزا محمدهاظم بن محمدتقی» فرزند محمدمقیم بن محمدنصیربن نواب میرزا سیّدحسن بن سیّدعلاءالدین حسین حسینی. از علماء سلسله خلیفه سلطانی، متوفی در غره رمضانالمبارک سال 1237هـ.ق مدفون در خارج صحن ستی فاطمه. 38- «میرزا هدایتالله» فرزند نواب میرسیّدعلی بن سیّدعلاءالدین حسین خلیفه سلطان حسینی مرعشی. عالم فاضل از شاگردان پدر خود در فقه و اصول بوده و خود از محدثین و متکلمین به شمار میرود. تولد او در سال 1067هـ.ق روی داده است (ص50، جلد 51، اعیانالشیعه) تذکر و تنبیه: 1- در مزار ستی فاطمه، مقبره خصوصی خاندان خلیفه سلطان و خاندان میرزا داود مرعشی، متولی آستان مقدس حضرت ثامنالحجج علیهالسلام قرار داشته است و بیشتر افراد .......................................................................................................................... 1- در دستنویسهای مرحوم مهدوی، نواب میرزا محمدمقیم دو بار در شمارههای 35 و 36تکرار شده بود، چون شماره 36کاملتر بود، شماره 35دست خط ایشان حذف گردید. بدین سان تعداد مدفونین در مقبره ستی فاطمه از 39نفر در فهرست مرحوم مهدوی به 38نفر تقلیل پیدا کرد. 2- در اعیانالشیعه نام میرزا موسی جزو فرزندان سیّدمیرزامحمدمقیم نیامده بود. ر.ک سیّدمحسن امین، اعیانالشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1403هـ، المجلدالعاشر، ص58. .......................................................................................................................... ص255 این دو خاندان، به غیر از آنهایی که در اعتاب مقدسه و یا شهرهای دیگری مدفون هستند و در کتابها به آن اشاره شده است؛ مظنون آن که دراین گورستان به خاک رفته باشند و به همین جهت نیز نویسنده نام آنان را در عداد مدفونین در این مزار متبرک ثبت نموده است. 2- مرحوم حاج سیّدعلی اکبر برقعی قمی در کتاب «راهنمای دانشوران» (ص138، جلد سوم) مینویسد: «مرعشی منسوب است به مرعش وزان مشهد و آن نام شهری است میان شام و ارمینیه و مرعش در لغت کبوتر بلند پرواز را گویند...» و نیز مرعشی منسوب است به مرعش، لقب علی المرعش بن عبدالله بن محمدبن حسن بن حسین الاصغر بن الامام زینالعابدین علی بن الحسن علیهماالسلام پدر دودمانی که اکثراً به آن لقب خوانده میشوند. 3- علامه امین عاملی در اعیان الشیعه (ص99، جلد 53) به نقل از کتاب «الدرجاتالرفیعه» مینویسد: «مرعشی بضم میم و سکون راء و فتح العین المهملة و کسرالشین المعجمةنسبة الی مرعش و هو لقب: علی بن عبیدالله بن محمدبن الحسن بن الحسین الاصغر بن الامام السجاد علیهالسلام لقب به لانه کانت به رعشة او تشبیهاً له بمرعش و عو جنس من الحمام یحلق فی الهواء (انتهی محل الحاجة) و معروف در تلفط این لقب به فتح میم بر وزن مشهد است، کمالایخفی. |